Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8985 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sunwise
U
مطابق گردش عقربک ساعت
with the sun
U
مطابق گردش عقربک ساعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clockwise
U
مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
by my watch
U
مطابق ساعت من
dial
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dialled
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dials
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dialed
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
clockwise
U
درجهت گردش عقربههای ساعت
rotation in a clockwise direction
U
گردش در جهت عقربه ساعت
anticlockwise rotation
U
گردش مخالف جهت عقربه ساعت
azimuth
U
قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
standard
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
far ankle and cross body
U
عقربک
gnomon
U
عقربک
panaris
U
عقربک
holdfast
U
عقربک
gussets
U
عقربک
gusset
U
عقربک
whitlow
U
عقربک
cramp iron
U
عقربک
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
clamped
U
مهار گیره عقربک
clamps
U
مهار گیره عقربک
clamp
U
مهار گیره عقربک
clamping
U
مهار گیره عقربک
poniter
U
عقربک اشاره کننده
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
constant displacement pump
U
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
congurous
U
مطابق
correspounding
U
مطابق
corresponding to
U
مطابق
secundumn
U
مطابق
according to
U
مطابق
corresponding
U
مطابق
after
U
مطابق
corresponding to
U
مطابق با
complied with
U
مطابق با
similar
U
مطابق
similiar
U
مطابق
correspoundent
U
مطابق
accordant
U
مطابق
within
U
مطابق
in register
U
مطابق
in keeping
U
مطابق
confirming
U
مطابق
comply
U
مطابق با
complies
U
مطابق با
complied
U
مطابق با
pursuant
U
مطابق
according
U
مطابق
frae
U
مطابق
agreeably to
U
مطابق
matched
U
مطابق
from
U
مطابق
correspondent
U
مطابق
correspondents
U
مطابق
consilient
U
مطابق
complying
U
مطابق با
respondent
U
مطابق
respondents
U
مطابق
even with
U
مطابق
incompliance with
U
مطابق
corresponds
U
مطابق بودن
correspond
U
مطابق بودن
adjust
U
مطابق کردن
corresponded
U
مطابق بودن
correspound
U
مطابق بودن
hygienically
U
مطابق بهداشت
testamentary
U
مطابق با وصیت
geometrically
U
مطابق هندسه
synchrinized
U
مطابق بودن
poshest
U
مطابق مد روز
posher
U
مطابق مد روز
posh
U
مطابق مد روز
in accordance with
U
مطابق موافق
relevant
U
وابسته مطابق
fashionably
U
مطابق معمول
traditionally
U
مطابق احادیث
homologize
U
مطابق شدن
physiologically
U
مطابق فیزیولوژی
at my request
U
مطابق با تقاضای من
trendy
U
مطابق آخرین مد
to
U
برحسب مطابق
newfashioned
U
مطابق مد روز
synchronised
U
مطابق بودن
synchronises
U
مطابق بودن
after the manner of
U
بتقلید مطابق
synchronising
U
مطابق بودن
trendier
U
مطابق آخرین مد
synchronize
U
مطابق بودن
as usual
U
مطابق معمول
synchronizes
U
مطابق بودن
astronomically
U
مطابق هیئت
pedagogically
U
مطابق فن تعلیم
by the square
U
مطابق نمونه
to correspond to
U
مطابق بودن
up-to-date
U
مطابق روز
orthodox
U
مطابق مرسوم
up to date
U
مطابق روز
corresponding
U
مطابق متشابه
conform to
U
مطابق بودن با
pursuant to
U
مطابق برحسب
trendiest
U
مطابق آخرین مد
constitutionally
U
مطابق قانون
musically
U
مطابق اصول موسیقی
meet
U
مطابق شرایط بودن
meets
U
مطابق شرایط بودن
constitutional
U
مطابق قانون اساسی
classic
U
مطابق بهترین نمونه
ethnologically
U
مطابق علم نژادشناسی
quite the thing
U
مطابق بارسم معمول
modular
U
مطابق اندازه یامقیاس
ethically
U
مطابق علم اخلاق
technically
U
مطابق اصول فنی
parallels
U
نظیر مطابق بودن با
parallelling
U
نظیر مطابق بودن با
parallelled
U
نظیر مطابق بودن با
paralleling
U
نظیر مطابق بودن با
paralleled
U
نظیر مطابق بودن با
ideals
U
مطابق نمونه واقعی
parallel
U
نظیر مطابق بودن با
anatomically
U
مطابق علم تشریح
accentually
U
مطابق تکیه صدا
ideal
U
مطابق نمونه واقعی
anno hegirae
U
مطابق تقویم هجری
classics
U
مطابق بهترین نمونه
pedagogically
U
مطابق علم اموزش
pedagogical teaching
U
اموزش مطابق فن تعلیم
keping with one's view
U
مطابق نظرکسی بودن
biblical
U
مطابق کتاب مقدس
discretionally
U
مطابق میل و اختیار
dialectically
U
مطابق قواعد منطق
to keep step to a band
U
مطابق موزیک پازدن
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
true copy
U
رونوشت مطابق با اصل
true life
U
مطابق زندگی روزمره
metronomic
U
مطابق میزانه شمار
up to date
U
مطابق اخرین طرز
currency
U
مطابق روز بودن
reconstructions
U
نمونه مطابق اصل
reconstruction
U
نمونه مطابق اصل
cut-and-dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
cut and dry
U
مطابق نقشه وبرنامه
cut and dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
currencies
U
مطابق روز بودن
ethnically
U
مطابق علم طوایف بشر
standardize
U
مطابق درجه معینی دراوردن
up to date
U
امروزی تازه مطابق روز
that i snot in keepingwith our
U
این مطابق نظریه مانیست
synchronizes
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
standardizes
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardizing
U
مطابق درجه معینی دراوردن
symptomatic
U
مطابق نشانه بیماری نماینده
standardising
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardises
U
مطابق درجه معینی دراوردن
synchronised
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronising
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronises
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
conventional
U
مرسوم مطابق ایین وقاعده
synchronize
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
adjusting
U
تسویه نمودن مطابق کردن
up-to-date
U
امروزی تازه مطابق روز
standardised
U
مطابق درجه معینی دراوردن
adjusts
U
تسویه نمودن مطابق کردن
answer
U
بدرد خوردن مطابق بودن
modeled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
update
U
مطابق روز پیش بردن
model
U
مطابق مدل معینی در اوردن
updated
U
مطابق روز پیش بردن
answered
U
بدرد خوردن مطابق بودن
moresque
U
مطابق با سبک مغربیهای افریقا
answering
U
بدرد خوردن مطابق بودن
grammatically
U
مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
scriptural
U
مطابق متن کتاب مقدس
modelled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
phonetioist
U
طرفداری املای مطابق صدا
tallies
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tally
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallying
U
تطبیق کردن مطابق بودن
standardization
U
مطابق معیار خاص دراوردن
ideally
U
مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
models
U
مطابق مدل معینی در اوردن
sovietize
U
مطابق رژیم شوروی کردن
Recent search history
Forum search
1
19 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1
A cop who doesn't exactly play it by the book.
1
گردش علمی
1
من تعطیلات را به گردش میروم.شما چطور؟
1
6:42 PM
1
کلمه assist در اصطلاح ساعت به چه معناست؟
2
and had to spend a good hour tidying it up!!
2
and had to spend a good hour tidying it up!!
1
Intergeneration
1
تا چه ساعتی اینجا باز است
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com